سیده آیساسیده آیسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

♥ آیسا جون ♥

روزهـــای پایانـــــی ســــال 1392

سلام نفسم.عمرم.قشتگم الان که برات دارم مینویسم دقیقا یازده روز مونده به سال جدید وای دختر عزیزم که کلی شیرین زبون شدی چی بگم یا از کجا بگم .. دیگه یه دختر خانوم شدی و هر روز بزرگتر شدنتو بیشتر متوجه میشم.. تو همه کارا میخوای کمکم کنی واقعا دختر داشتن چه لذت بخشه...البته شیطونیات جای خودشو داره که اگه نباشه که نمیشه عزیزم ..یا از لجبازیات که اصلا نگو..بعضی اوقات با خودم میگم که خیلی لوست کردیم..تا یه چیزی باب میلت نباشه در جا میزنی زیر گریه و میدویی بغل من و میگی مامان میخوام.. صبحها وقتی از خواب پا میشی میگی مامانم سلام .صبح بخیر.خوبی مامان .دلم برات تنگ...
28 اسفند 1392

چهار شنبه سوری 92

  سلام عروسک نازم دیشب شب چهار شنبه سوری بود من و تو هم چون بابا سر کار بود مجبور بودیم که تنها بریم   خونه مامان انسی ..ساعت 8 شب حاضر شدیم و نیم ساعت جلوی در خودمون آتیش و نگاه   کردیم و بعد به مهمونی رفتیم.. عسل مامان انقدر هیجان داشتی و خوشت اومده بود که اصلا دوست نداشتی   از جلو آتیش کنار بری و صدای ترقه که میومد   میگفتی این کارا مال بچه های بده مامان جون    آیسا جونم داره حاضر میشه بره آتیش بازی      عینک زدی میگی آخه آتیش چشمم و میسوزونه           &...
28 اسفند 1392
1